سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام

شاعر : محمود اسدی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل

سایۀ رأس تو تا بـر سرم ای یار افتاد            آسمان از غم تو بر سرم ای یار افتاد

لشکر کـوفه ببین بر غم من می‌خندند            گل افـسردۀ تو بین دو صد خار افـتاد


تا که هجده سر ببریده به نی دیدم من            یـادم از عـمـر کـمِ مـادر بـیـمار افـتاد

کوفیان رأس تو را بر سر نیزه بستند            ولی ازغصه دگر، قلب من از کار افتاد

از تو ای یار چه پنهان که دو چشمم تار است            هیچ دانی که چو روزم، به شب تار افتاد

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد؛ موضوع سنگ جشن و شادی خندیدن و ... در شام بود نه در کوفه و براساس کتب معتبر تاریخی همچون: الفتوح ۵/۱۲۱؛ أمالی مفید ۳۸/۳۶۷؛ اللهوف ۱۳۰؛ مناقب آل ابیطالب ۴/۱۱۶؛ مَقْتَل خوارزمی ۲/۴۶؛ مُثیرُالأحْزان ۲۰۹؛ جلاءالعیون ۵۹۳؛ بحارالأنوار ج۴۵ صص ۱۰۹و ۱۶۴؛ منتهی‌الآمال ۴۸۵؛ قمقام ۵۱۶؛ نفس‌المهموم ۳۵۳؛ مقتل امام حسین ۲۲۳؛ مقتل مقرّم ۲۹۹؛ مقتل جامع ۲/۴۳  و.... در شهر کوفه مردم پشیمان شده و گریه زاری می‌کردند، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین‌جا کلیک کنید. ضمن اینکه در منابع معتبر برای شهر شام هم جشن پایکوبی نقل کردهاند نه پرتاب سنگ و آتش و ...



کوفیان بر من و بر گریۀ من می‌خندند            گل افـسردۀ تو بین دو صد خار افـتاد



همۀ شهر به من طعنه زنان می‌گویند            گـذر دخـت عـلی بر سـرِ بـازار افتاد



چادرم پاره شد از بس که به من سنگ زدند            تا که دید از سر نی، رأس علمدار افتاد